سیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهامسیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

قاصدک دوست داشتنی من رهام

عمه کوچیکه

مهتاب شبهای من سلام پدر دیروز از سفر اومد من خیلی خوشحالم  برات سوغاتی آورده دو تا عروسک یکی دخترونه یکی پسرونه امشب شب اربعینه ( یعنی 40 روز از شهادت حضرت امام حسین ع ، امام سوم ما شیعیان میگذره)                          پدر رفته هیات و عمه مهناز ( عمه کوچیکه ) اومده خونه ما .                                     &nbs...
24 دی 1390

پدر رفته سفر

بهشت مامان حالت چطوره ؟؟!! امروز پدر رفته سفر  ( یعنی کمی از منو خونمون دور شده و رفته یه جای دیگه کاری انجام بده و برگرده ) و من باید دو روز دوریشو تحمل کنم   کار راحتی نیست ولی خوب چکار میشه کرد ، یه سفر کاری بود و اون باید می رفت . الهی بمیرم حالش هم زیاد خوب نبود گمون کنم مسموم شده بود چون همش  ( ببخشید زیاد مودبانه نیست ) من پدرو سپردم به خدای آسمونها و امیدوارم که به سلامت برگرده !!! جالبه همین الان که داشتم این مطلب رو می نوشتم عزیز دلم زنگ زد از شنیدن صداش پر در آوردم   نزدیک قزوین بود ( داره میره شمال خدارو شکر حالش خیلی خوب بود !! )   امشب میرم خ...
20 دی 1390

عرشیا پسر آسمونی خواهرم

بدون شرح                                   بالاخره موفق شدم با کمک رضا از دست گچ گرفته عرشیا عکس بگیرم . ولی تا فهمید دیگه نذاشت . ...
20 دی 1390

تولد امام موسی کاظم و کریسمس مبارک

قاصدک قشنگم  امروز تولد حضرت امام موسی کاظم (ع) ، هفتمین امام ماست ،  تولدش مبارک باشه !!!                                                     ( نمی دونم بهت گفتم یا نه ؟ که ما 12 تا امام داریم ؛ همه از نسل دختر آسمانی حضرت محمد (ص) ، حضرت فاطمه زهرا (س) بوده و جانشین پیامبرمون هستند .  ما به داشتنشون افتخار می کنیم و عاشقانه دوستشون داریم ) !  &nbs...
11 دی 1390

دسته گلهای پدر

هستی مامان دوست دارم مثل پدر مهربون باشی !!!!! پدر دیروز برای سومین بار تو این هفته واسم دسته گل خرید ، گل خریدن پدر واسه من نقل مجالسه ، دوره نامزدی اینقدر  می آورد که آقا جونم صداش در اومد . اون برای خرید گل هیچ موقع منتظر مناسبت نیست ! دایی احسان گلهای خشک شده اون دوره رو از دسته جدا کرد و چیدشون تو یه دیگ مسی که مامان جونم بهم داد و الان گذاشتمش یه گوشه خونمون                                   گلهای بعد عروسی رو هم تا جایی که بتونم خشک می کنم . پدر بیشتر برام لیلیوم و ر...
6 دی 1390

درباره شب یلدا

گل خوشبوی مامان دلم برات پر می زنه  یه وقت پیش خودت فکر نکنی مامان بی عاطفه شده !؟ یاد تو توی تمام لحظه های من جاریه !!! بعد اون سرماخوردگی همش فشارم می افته و ... با این حال تو این مدت چند بار مهمونی دادم و ...                گل مامان بازم فصل عوض شده و یکی از دیگه از فصلهای خوب و زیبای خدا از راه رسیده ، تا امروز نتونستم درباره اش باهات حرف بزنم . پاییز رنگ رنگ جاشو داده به زمستان پر از برف و سپیدی ( آخرین فصل سال )                   ...
6 دی 1390
1